بلدیه در شمال آفریقابلدیّه (شهرداری)، واژهای در ترکی، عربی، فارسی و دیگر زبانهای سرزمینهای اسلامی برای تشکیلات نوین اداره شهر از نوع اروپایی آن، در مقابل شکلهای متقدم سازمان شهری در اسلام میباشد؛ در این مقاله، به تشکیلات بلدیه در کشورهای اسلامی شمال آفریقا از گذشته تا تحولات نوین آن پرداخته میشود. فهرست مندرجات۲ - تاریخچه بلدیه در تونس ۲.۱ - ایجاد نهاد بلدیه توسط محمدبیگ ۲.۲ - تونس در زمان استعمار فرانسه ۲.۳ - ایجاد اصلاحات در قوانین ۲.۴ - بلدیه بعد استقرار جمهوری تونس ۳ - تاریخچه بلدیه در مراکش ۳.۱ - اداره شهر با اوقاف و بیتالمال ۳.۲ - فرانسویها و ایجاد بلدیه ۳.۳ - بلدیه در دارالبضاء ۳.۴ - اصلاحات در قوانیین بلدیه ۳.۵ - بلدیه بعد استقلال مراکش ۴ - فهرست منابع ۵ - پانویس ۶ - منبع ۱ - بلدیه در لغت و اصطلاحبلدیّه (شهرداری)، واژهای در ترکی، عربی، فارسی و دیگر زبانهای سرزمینهای اسلامی برای تشکیلات نوین اداره شهر از نوع اروپایی آن، در مقابل شکلهای متقدم سازمان شهری در اسلام. این اصطلاح، ابتدا در ترکیه، که نهادها و خدمات شهری به شیوه غربی به صورت بخشی از «تنظیمات» وارد شد، پدید آمد. ۲ - تاریخچه بلدیه در تونسدر این بخش به تشکیلات بلدیه در کشور تونس از گذشته تا تحولات نوین آن پرداخته میشود. ۲.۱ - ایجاد نهاد بلدیه توسط محمدبیگدر تونس نخستین «بلدیه» در زمان فرمانروایی محمّدبیگ به وجود آمد. به موجب فرمان ۲۰ محرم ۱۲۷۵، برای اداره امور شهر تونس انجمنی به وجود آمد که از میان برجستهترین شهروندان انتخاب میشدند و هر سال یک سوم آنها جای خود را به اعضای جدید میدادند. وظایف عمده این انجمن عبارت بود از رسیدگی به امور مالیه عمومی، جادهها، تهیه زمین مورد نیاز برای تعریض جادهها و صدور پروانههای ساختمانی. قدرت اداری انجمن، که به صورتی مبهم تعریف شده بود، مأخوذ از سلطان بود. ۲.۲ - تونس در زمان استعمار فرانسهپس از اینکه تونس تحت الحمایه فرانسه شد، با فرمان محمدبیگ در ۱۰ ذیحجه ۱۳۰۰/ اکتبر ۱۸۸۳، اساسنامه انجمن شهر تونس تغییر کرد. دو سال بعد در فرمان ۱۴ جمادیالثانی ۱۳۰۲/۱ آوریل ۱۸۸۵ منشوری برای تمام بلدیههای تونس اعلام شد، و کمی پس از آن (۲۶ شعبان ۱۳۰۲/ ۱۰ ژوئن ۱۸۸۵) فرمانی مقرّر داشت که تمامی اعضای انجمنهای شهر از سوی دولت منصوب گردند، نیز اموری که انجمنهای شهر صلاحیت رسیدگی بدانها را دارند معین گردید و اداره امور کشور از طریق این هیئتها سازمان داده شد. پس از آن دو اقدام اصلاحی به عمل آمد: یکی فرمان ۱۹ مرداد ۱۳۱۷/۱۰ اوت ۱۹۳۸ که براساس آن در مفاد قانونی که به موجب آن آرای انجمنهای شهر الزامی بود تخفیفی داده شد، دیگری فرمان ۲۴ شهریور ۱۳۲۴/ ۱۵ سپتامبر ۱۹۴۵ دایر بر انتخاب انجمن شهر در تونس متشکل از تعدادی مساوی از اعضای تونسی و فرانسوی. ۲.۳ - ایجاد اصلاحات در قوانینولی فرمان محمدبیگ در ۲۹ آذر ۱۳۳۱/ ۲۰ دسامبر ۱۹۵۲، این نهاد را کاملاً دستخوش تغییر کرد. در این فرمان، دایره ((شورای شهر)) چنین تعریف شده است: هیئتی که تحت قانون همگانی قرار دارد، از جایگاه مدنی و استقلال مالی برخوردار است، و وظیفه اداره امور شهری را برعهده دارد. سازمان مشورتی دایره، انجمن شهر است که اعضای آن برای شش سال از طریق رأی مستقیم دو گروه انتخاب کنندگان برگزیده میشوند و خود به ترتیب اعضای تونسی و فرانسوی را برمی گزینند. در ۳۹ دایره از ۶۴ دایره، اعضای انجمن شهر را بهطور مساوی از تونسیان و فرانسویان انتخاب میکنند، اما در سایر دوایر، بیشتر یا همه اعضا از تونسیان برگزیده میشوند. انتخاب، مبتنی بر حقّ رأی برای مردان است و زنان تونسی، از رأی دادن محروماند. هیئت اجرایی دایره عبارت است از رئیسی که به موجب فرمانی منصوب میشود، و نایب رئیس و نمایندگانی که انجمن شهر از میان اعضای خود انتخاب میکند. مقام اجرایی دایره «شیخ المدینه» یا رئیسی است که از سوی انجمن شهر تونس منصوب میشود و دو نایب رئیس، یکی فرانسوی و دیگری تونسی، با وی همکاری میکنند. ۲.۴ - بلدیه بعد استقرار جمهوری تونسپس استقرار جمهوری تونس به موجب قانون بلدیهها، مصوّب ۲۳ اسفند ۱۳۳۵/۱۴ مارس ۱۹۵۷، سازمان بلدیهها تغییر کرد و شمار دوایر به ۹۴ عدد افزایش یافت. اعضای انجمنهای شهر برای مدت سه سال از میان داوطلبان، با رأی مخفی زنان و مردان تونسی که بیست سال یا بیشتر داشتند، مستقیماً انتخاب میشدند. حداقل سن داوطلبان ۲۵ سال بود. فرانسویان حق عضویت در انجمنهای شهر را نداشتند، ولی براساس قانون، دولت تونس اجازه داشت فرانسویان و بیگانگانی را که حقّ رأی داشتند بدین سمت منصوب کند. ۳ - تاریخچه بلدیه در مراکشزندگی شهری و شهرداری، به معنایی که این واژهها از قرون وسطی در برخی از کشورهای اروپایی داشتهاند، قبل از ۱۳۳۰/۱۹۱۲ در مراکش وجود نداشت. ۳.۱ - اداره شهر با اوقاف و بیتالمالشهرها اموال خاصی در اختیار نداشتند، هزینه خدمات عمومی بیشتر از درآمد اوقاف یا «حُبوس» تأمین میشد، و ساختمان و تعمیرات مبتنی بر حسن نیت امیر بود که وجوه مورد نیاز را از بیت المال میپرداخت. مجامعی از نمایندگان شهروندان نیز وجود نداشت؛ حاکم یا «عامل» را مستقیماً سلطان تعیین میکرد، و «محتسب» برخلاف آنچه غالباً گفته میشود، «ریاست صنف بازرگانان» را برعهده نداشت، زیرا از سوی ایشان انتخاب نمیشد. حاکمی دانا معمولاً با افراد برجسته محل رایزنی میکرد، ولی ملزم به این کار نبود. ۳.۲ - فرانسویها و ایجاد بلدیهنخستین هیئت سازمان نوین اداره شهر را فرانسویان بر مبنای فرمان (ظهیر) ۱۹ رمضان ۱۳۳۰/۲ سپتامبر ۱۹۱۲ در فاس تشکیل دادند، که تا صدور منشور بلدیه در ۱۳۳۵/۱۹۱۷ ادامه یافت. به موجب فرمان سلطنتی ۲۲ ربیعالثانی ۱۳۳۱/۱ آوریل ۱۹۱۳ «کمیسیونهای بلدیه در بندرهای سلطنت شریف» تشکیل شد، و فرمان ۱۴ جمادی الثانی ۱۳۳۵/۸ آوریل ۱۹۱۷ مفاد آن را تأیید و روشن ساخت. بلدیه در نوزده شهر تأسیس شد. فرمان، ترکیب مقامات بلدیه را تعیین میکرد، پاشا یا حاکم را مقامات مرکزی منصوب میکردند و زیرنظر یک کارمند ارشد بلدیه (پس از ۱۳۲۶ ش /۱۹۴۷ زیرنظر یک نماینده امور شهری) قرار داشت. کمیسیون بلدیه که فقط حق بحث درباره امور را داشت، انتصابی و مرکب از یک قسمت فرانسوی و دو قسمت مراکشی [۱]
رسمی غزته مشتمل بر متون قوانین.
یک قسمت مسلمان و یک قسمت یهودی) بود. بلدیهها خدمات خود را زیرنظر رئیس خدمات شهری ارائه میکردند. این خدمات عبارت بود از قسمتهای اداری، امور همگانی، بهداشت و مالی. بلدیه دارای بودجهای بود که از منابع خود (مالیاتهای مستقیم و غیرمستقیم، درآمد اراضی و عوارض کالا، و بخشی از سود خدمات ارائه شده) تأمین میشد.۳.۳ - بلدیه در دارالبضاءدر ۱۳۰۱ ش/ ۱۹۲۲، دارالبیضاء نیز مانند فاس از سازمان ویژهای برخوردار شد. گرچه هنوز کمیسیون بلدیه جنبه انتصابی داشت، ولی از این به بعد بدان حق رأی داده شد و قسمت فرانسوی نایب رئیسی فرانسوی با اختیاراتی خاص انتخاب میکرد. ۳.۴ - اصلاحات در قوانیین بلدیهبه موجب فرمان ۲۷ شهریور ۱۳۳۲/۱۸ سپتامبر ۱۹۵۳، در نظام بلدیهها اصلاحاتی صورت گرفت؛ از جمله فاس و دارالبیضاء تشکیلات خاص خود را از دست دادند. تغییر عمده عبارت بود از تشکیل کمیسیونهایی که مرکب از تعدادی مساوی از فرانسویان و مراکشیان بود، ولی اعضا انتخابی بودند. اداره امور شهر برعهده کمیسیون، ولی تصمیمات آن مستلزم تأیید مقامات دولت مرکزی بود. جنبههای اداری این قانون عملی شد، ولی بخشهای انتخابات، به سبب بحران سیاسی ۱۳۳۲ ش /۱۹۵۳، به مرحله اجرا درنیامد. کمیسیونهای انتصابی سابق برجای ماند، اما پس از استقلال مراکش، منحل شد. ۳.۵ - بلدیه بعد استقلال مراکشدولت مستقلِ مراکش در قوانین بلدیهها تغییری نداد جز اینکه نظارت فرانسویان و نظام کمیسیونی از بین رفت. قانون جدید ظاهراً تا حدود زیادی از فرمان ۱۵ تیر ۱۳۳۰/۶ ژوئیه ۱۹۵۱، مبنی بر تشکیل جَماعَههای انتخابی با حق رأی و معمولاً درون چارچوب قبیله یا تقسیمبندیهای قبیلهای، مبهم است. ۴ - فهرست منابع(۱) Emmanuel Durand، Trait de droit public marocain، Paris ۱۹۵۵. (۲) رسمی غزته مشتمل بر متون قوانین. ۵ - پانویس
۶ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائره المعارف اسلامی، ج۱، ص۱۷۰۰، برگرفته از مقاله «بلدیه». |